آرنيكاآرنيكا، تا این لحظه: 13 سال و 9 ماه و 15 روز سن داره

coopolpa

از این روزهای دخترکم

1391/4/26 13:10
832 بازدید
اشتراک گذاری

من امرزو خوشحال ترین مامان روی زمینم قهقهه دلم می خواد از خوشحالی داد بزنم تو خیابون بدو بدو کنم و این خبر را به همه عالم بدم و با یه دونه دخترم همه جا پز بدم ... چرا ؟! ارنیکا امروز بعد ازتمام شدن ماه دهم که به مهد سپیده صبح رفته نزدیکای مهد که رسیدیم منو طبق روال همیشه محکم بغل کردو چسبید بهم منم پیش خودم گفتم هی وای من امروز یه اشک ریزون حسابی داریم گریهبعد شروع کردم به صحبت کردن و بهش گفتم ارنیکا الان دوستات منتظرن تا بری و باهشون شعر و قصه بخونی و خوراکی های خوشمزه بخوری وقتی رسیدیم جلوی در مهد بهم گفت ماما پایی = منو بزار پایین.بعد گفتی چیف = کیف را بده . کیفت را که بهت دادم بهم گفتی تو بووووووووووو به همین غلیظی = تو برو . بعد هم بای بای کردی و رفتی داخل مهد تعجب از خوشحالی چنان بلند بلند قربون صدقت رفتم که مربی از تو کلاس اومد بیرون و همینطور با تعجب منو نگاه می کرد ... بالاخره مهد را پذیرفتی خدایا شکرت .                     niniweblog.com

از یکی دو ماه قبل از تولد 2 سالگیت خیلی شاد و شیطون و با محبت تر و عاقل تر شدی طوری که کاملا محسوسه و من و بابایی ذوق دنیا را می کنیم و همش قلقلکمون می گیره برای بچه دوم خجالت خیلی پرو هستم نه ؟! اما خیلی جدی می گم چون دلم برای کوچیکیهات خیلی تنگ شده چقدر روزها با تو بودن را دوست دارم .

برات یه سری اسباب بازی لوازم آشپرخونه خریدیم قرمز خوجل بهت ماکارونی می دم تو هم خرد می کنی و برامون غذا درست می کنی انقدر با دقت خرد می کنی و ورغن و نمک می ریزی که انگار آشپز زاده شدی واله... فقط ایراد کارت اینه که غذاتو خیلی هم می زنی مادر جون .

خوراکت هم که ماشاله خوبه و عاشق گیلاس و طالبی و زرد آلو هستی و تا بتونی می خوری و ازش به سادگی نمی گذری حتی وقتی از کنار میوه فروشی هم رد میشیم در خواست خرید داری.

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به coopolpa می باشد