آرنيكاآرنيكا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

coopolpa

مای بیبی بای بای

1391/8/10 15:12
864 بازدید
اشتراک گذاری

حالا بریم سراغ فرآیند از پوشک گیرون ارنیکا جونی

پروژه از پوشک گرفتنت را از اردیبهشت ماه شروع کردم البته نه به میل خودم که صد البته با میل شما سرورمان زبان یه چند روزی بود که چسبهای پوشکت را باز می کردی و به هیچ عنوان دوست نداشتی پوشکت کنیم و فرار می کردی ... ذهن کوچولوم اینها را یه نشونه از بزرگ شدنت داد و دیگه تصمیمم را عملی کردم و دست به کار شدم اول از همه از عروسک کوچولو بیبی برن شروع کردیم بهش غذا میدادیم و اون جیش می کرد ههه خیلی ذوق می کردی که عروسکت را می بریم دستشویی یه چند روزی به همین منوال طی شد بعد از اون جایی که از اول همیشه باهام می اومدی دستشویی و همه چیز را دیده بودی و اشراف کامل روی پروژه دستشویی کوچیک و بزرگ داشتی !!! به همین خاطر دیگه شلوارتو در آوردم و گفتم اگه دوست داری می تونی از این به بعد اینجا دستشویی کنی و تو هم خوشحال نشستی و یه دل سیر آرهههههه . از اون روز به بعد هم هر وقت من و بابایی جیش داشتیم بلند می گفتیم جیش جیش که تو هم یاد بگیری که بگی و بعد از هر دستشویی هم جایزه داشتیم که از بوس گرفته تا خوراکی .... اوضاع به همبن منوال ادامه داشت و تو را هر نیم ساعت می بردیم دستشویی روز اول 4 یا 5 تا شلوار کثیف کردی که من هیچی بهت نگفتم فقط گفتم عیبی نداره دیگه از این به بعد تو دستشویی جیش کن انقدر بهت گفتم عیبی نداره که تو هم یادگرفتی به محض اینکه خرابکاری می کنی می گی عیبی نداره ! جل الخالق !

البته چون باید مهد می رفتی و بسیار هم خجالتی تشریف داری اونجا با مربی هات ابدا همکاری نکرده بودی ... حتی با محسن هم دستشویی نرفتی و تا 8 شب که من برسم خودت را نگه داشته بودی این شد که تصمیم گرفتم پروژه را طوری دیگه ای ادامه بدیم که فقط زمانهایی که خودم بودم پوشکت نکنم چون اصلا دوست نداشتم آسیب ببینی . به همین خاطر یه روز که اومدم برات پوشک ببندم گفتی : مامان مای بیبی نه !  مای بیبی بای بای خنده

بسیار هم وسواس داری نسبت به دستشویی های بیرون

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به coopolpa می باشد