آرنيكاآرنيكا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

coopolpa

ویار ....گوجه سبز

شب سال تحویل بابا جونی مغازه بود و به من گفت : برای سال تحویل برم اونجا تا سه تایی با هم باشیم مگه من می تونستم مخالفت کنم تا می گفتم نمی شه می گفت : به من ربطی نداره بچم باید بامن باشه؟!!!!!!!! خلاصه کلی تیپ زدیم و رفتیم پیش بابایی ،عجب شبی بود انقدر خوش گذشت .......که نگو کلی بزن وبرقص منم کلی عیدی جمع کردم هوراااااااااا هم برای شما نخودچی وهم برای خودم بازم هوراااااااااا آخر شب هم من و بابا جونی رفتیم رستوران و یه چلوکباب مشتی زدیم تو رگ تورستوران روی میز کناریمون هم گوجه سبز دیدم .....آی انقدردلم خواست که نگو، دیگه به هر نحوی بود بهشون گفتیم اوناهم گوجه سبزشون را دادن به ما به به .... آخر شب هم سر راه رفتیم خونه ...
6 اسفند 1389

معجزه آفرينش

به نام خدای مهربون ، خدایی که از  روح خودش به یه نقطه کوچولو توی این جهان هستی  توی این بیکران جان و روح بخشید و بهش زندگی عطا کرد ...............   ارنیکا می دونی این یعنی چی ؟ تو یه ذره معلق و بی ارزش بودی ..... !که نمی دونم چی بودی؟ کجا بودی اصلا ؟ داشتی چه کار می کردی؟ هیچی را نمی دونم ......؟!    می دونم که بودی اما خیلی بی ارزش ........ که با محبت و ارداه خدای بزرگ ومهربون و انتخاب خودت  یه دفعه همه چیز عوض شد همه چیز قشنگ و باارزش شد و معنی پیدا کرد و تو معنای وجود یگانه هستی شدی آن خدای مهربون از روح پاک خودش و از وجود نورانیش در تو تابی...
30 بهمن 1389
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به coopolpa می باشد