مای بیبی بای بای
حالا بریم سراغ فرآیند از پوشک گیرون ارنیکا جونی پروژه از پوشک گرفتنت را از اردیبهشت ماه شروع کردم البته نه به میل خودم که صد البته با میل شما سرورمان یه چند روزی بود که چسبهای پوشکت را باز می کردی و به هیچ عنوان دوست نداشتی پوشکت کنیم و فرار می کردی ... ذهن کوچولوم اینها را یه نشونه از بزرگ شدنت داد و دیگه تصمیمم را عملی کردم و دست به کار شدم اول از همه از عروسک کوچولو بیبی برن شروع کردیم بهش غذا میدادیم و اون جیش می کرد ههه خیلی ذوق می کردی که عروسکت را می بریم دستشویی یه چند روزی به همین منوال طی شد بعد از اون جایی که از اول همیشه باهام می اومدی دستشویی و همه چیز را دیده بودی و اشراف کامل روی پروژه دستشویی کوچیک و بزرگ داشتی !!! به همی...
نویسنده :
مادر خانومی وآقای پدر
15:12