آرزوي ماماني برآورده شد
سلام سلام بالاخره آرزوي ماماني برآورده شد................. خيلي وقت بود توفكر ساختن يه وبلاگ خوشگل وگوگولي مگولي براي دخترك نازم بودم چون خيلي وسواس براي اسمش داشتم نمي تونستم بسازم بالاخره امروز با همكاري خاله جوني اين كار مهم انجام شد هوراااااااااااااااااااااااا كوشولو من خيلي خوشحالم كه مي تونم تك تك خاطره هات را ثبت كنم خاطره هايي كه كوچكترينش براي من وباباشي يه دنياست صبر کن خانوم عجولانه تصمیم نگیر که ای بابا مامانم چرا این مطلب را وسط ماجرا نوشته این مطلب اولین نوشته منه اما بنا به مسائل امنیتی اینجا اومده !!!!!!!! ههههههههه ...
نویسنده :
مادر خانومی وآقای پدر
12:54