آرنيكاآرنيكا، تا این لحظه: 13 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

coopolpa

دختر 12 ماهه من

ماشاله هزار ماشاله باشه به اين انيشتن كوكولو من كه ديگه كاملا همه چيز را مي فهمه و حرفهاي ما را با دقت گوش مي كنه و متوجه منظورمون مي شه مامان : ارنيكا ني را بكن داخل پاكت شير ( بدون اينكه حتي به پاكت شير نگاه كنم يا اشاره كنم ) ارنيكا : بادقت تموم و خيلي سريع عين حرفم را عمل مي كنه و ني را مثل آب خوردن مي زاره تو پاكت ! كه به نظر من مهارت و دقت و تمركز مي خواد . ارنيكا موهات كو ؟ نشون مي ده ارنيكا موهات را شونه كن . شونه را برمي داره و يه يك ساعتي شونه مي كنه و همينطور موهاي مامان را شونه كن ( شونه را پشت و رو مي گيره و شونه مي كنه ) موقع شير خوردن وقت بازي با اعضا بدن ارنيكاست . مامان : ارنيكا پات را بده گاز بگيرم . يهو مي بينم پ...
22 تير 1390

تكه اي از وجودم كه همه وجودم شد

يه چند روزي از يكساله شدن اون نوزاد كوچولويي كه  نه ماه هر لحظه با هم نفس مي كشيديم و ثانيه به ثانيه زندگي مثل روح و جسم در كنارهم بوديم مي گذره... و از اون روزها براي من يه حس قشنگ و ماندگار تو ذهن و جسمم ثبت شده صبح روز 16تير ازخواب بلند شدم و خونه را هم روز قبل حسابي تميز و مرتب كرده بودم حتي فكر كن استكانها  را هم توسيني چيده بودم و لباس برگشت از بيمارستانم هم به چوب لباسي زده بودم كه موقع ترخيص محسن راحت لباسم را پيدا كنه و برام بياره حتي اسفند دود كن را هم روي گاز گذاشته بودم ... كه كسي خيلي تو زحمت نيفته البته بماند كه باباجونيت چون از قبل همش براي نظافت خونه كه بهش مي گفتم مي گفت تو فقط برو بيمارس...
22 تير 1390

اولین سالروز تولد یکسالی عروسکم

تولد تولد تولدت مبارک به نام خدایی که به یگانه دخترم هستی بخشید  به اون نعمت زندگی را عطا کرد  شکر برای نه ماه که با همه سختیها بهترین خاطره تمام عمرم شد شکر برای قشنگترین لحظه زندگیم که لحظه به دنیا اومدن تو و شندین صدا و دیدن چهره فرشته گونه تو بود شکر برای مادر شدنم شکر برای سلامت کامل تو شکر برای عشق فراوانم به تو شکر برای مادرانه هایم با تو و دلشوره هایم برای تو شکر برای آرامش و صبوری تو که شبها خیلی راحت می خوابی شکر برای شیرتو که در وجود من گذاشته شد شکر برای وقتی که داشتی دستها و پاهات را پیدا می کردی شکر برای اولین بار که قاشق را تو دستت گرفتی شکر برای نشستن تو شکر برای&nbs...
18 تير 1390

اولین قدم های ارنیکا جونی

سلام شیرینی خامه ای مامانی و بابایی ... دیشب یعنی ١١/٤/٩٠ برای اولین بار تو تنهایی ایستادی و چند قدم به جلو برداشتی ... تواون لحظه یه ارنیکا کوچولو بود که تو چشماش پر از حس هیجان و استرس بود و یه مامان که دلش پر از ذوق و شوق و لحظه شماری برای دیدن همچین لحظه ای ..... خدایا شکرت .   ...
12 تير 1390

کاش هیچ وقت دیر نشه ...

وقتي كه تو ? ساله بودي، اون (مادرت) بِهت غذا ميداد و تو رو تر و خشك مي كرد ... تو هم با گريه كردن در تمام شب از اون تشكر مي كردي! وقتي كه تو ? ساله بودي، اون، بهت ياد داد تا چه جوري راه بري. تو هم اين طوري ازش تشكر مي كردي، كه وقتي صدات مي زد، فرار مي كردي! وقتي كه ? ساله بودي، اون، با عشق، تمام غذايت را آماده مي كرد. تو هم با ريختن ظرف غذات ،كف اتاق،ازش تشكر مي كردي ! وقتي ? ساله بودي، اون برات مداد رنگي خريد. تو هم، با رنگ كردن ميز اتاق نهار خوري، ازش تشكر مي كردي! وقتي كه ? ساله بودي، اون، لباس شيك به تنت كرد تا به مهد كودك بري. تو هم، با انداختن (به عمد) خودت تو گِل، ازش تشكر كردي ! وقتي كه ? ساله بودي، اون، تو ...
11 تير 1390

روز پدر و تولد مامان ساناز

تولد تولد تولدم موبارك آخ جونمي جون امسال روز تولدم مامان هم هستم يه مامان كوچولو و جوان و خوشگل و ناز و مهربون هههه دوست داري .خيلي خوشحالم كه امسال روز تولدم يه ني ني ناز نازي تو بغلمه كه...  نفسم به نفسش بنده با خنده اون مي خندم و با گريه اون هراسون مي شم و با هر نياز اون سريع ترين كار ممكن را مي كنم و كلا در يك كلام عاشقشم يه چيز خيلي جالب ديگه امسال روز پدر هم مقارن با روز تولد من بود و جشن در جشن بود .                                اگه بخوام از زبون تو روز پدر...
4 تير 1390

خوردنی ترین نی نی دنیا

به نام بهترین خوردنی ترین و خوشمزه ترین و شیرین ترین و با نمک ترین و .... بهترین نی نی دنیا تویی اینو که فقط من نمی گم همه می گن  چی فکر کردی تو یه دونه ای در دونه ای فقط وا سه نمونه ای .  دیشب خونه مامان شهناز انقدر شیطونی و دلبری کردی که فقط مونده همه تو را بخورن و بس . تو لبه میز وایستاده بودی و وقتی بهت می گفتیم کلاغ پر می نشستی رو زمین تا انگشتت بزاری روی زمین و برای پر گفتن بلند می شدی سر پا و می ایستادی و انگشتت را می بردی هوا ... و چون تند تند بازی ها را بهت می گفتیم مثلا لی لی حوضک - کلاغ پر - اتل متل توتوله - نان بیار کباب ببر . تو هم پشت سرهم بدون اینکه ما بگیم خودت تا می گفتیم کلاغ پر بقیه بازی ها را هم پ...
4 تير 1390

والدینی شاد و قدرتمند

  والدینی شاد و قدرتمند     کودکان امانتهایی الهی هستند که در دست ما قرار دارند و مهمترین وظیفه والدین تربیت صحیح آنان است. تربیت امر پیچیدهای است که ظرایف و لطافتهای خاصی دارد که اگر درست و به موقع انجام نگیرد، اثر منفی آن بیشتر است. در این مطلب به چند نکته مهم که توسط کارشناسان تربیتی ارائه شده است، اشاره میکنیم تا ما را در تربیت کودکانمان بهتر یاری دهد. زندگی برای هیچ كس حتی كودك چند ساله شما همیشه بروفق مراد نیست. كودك باید این را با تمام وجودش تجربه كند. او باید بفهمد كه همیشه در زندگی چیزهایی هست كه او آنها را دوست ندارد و هرگز آنها را نمی خواسته، اما ب...
29 خرداد 1390

از چه زمانی خواندن برای کودک را شروع کنیم؟

من می خوانم،  تو گوش می کنی     صبح که میشه لاک پشت سرش را از لاکش بیرون می آورد و آرام راه می افتاد، سلام خورشید، سلام آسمان آبی، سلام درختان سبز، سلام... تا اینکه روزی خرگوشی از او پرسید: «چرا سعی نمی کنی تندتر بروی»؟ لاک پشت به فکر فرود رفت... .     از چه زمانی خواندن برای کودک را شروع کنیم؟ «یکی بود، یکی نبود، غیر از خدا هیچکس نبود» جمله ی زیبایی است که در طول زندگی به کرات شنیده ایم و هنوز هم با شنیدن آن، پای رفتنمان سست می شود، دوست داریم، بمانیم، بنشینیم و حادثه را دنبال کنیم. هرگز فکر کرده اید، اولین قصه ای که شنیده اید چه بود؟ شاید به یاد نداشته باشی...
29 خرداد 1390

مادر

مادر وقتی مادر شدم   یاد گرفتم با یک دست همه چیز را بر دارم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه برای موفقیت همه تلاش کنم وقتی مادر شدم یادگرفتم عاشقانه دوست بدارم وقتی مادر شدم یاد گرفتم دلیل هر چیز را بدون پرسیدن بدانم وقتی مادر شدم  یاد گرفتم با در باز حمام کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم زود و سریع همه کارهایم را به انجام برسانم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه یک دستی همه کار انجام دهم وقتی مادر شدم یادگرفتم بهتر بغل کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه باید از  هرچه دوست دارم دفاع کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چگونه از مادرم قدر دانی کنم وقتی مادر شدم یاد گرفتم چه کسانی را بیشتر دوست بدارم ...
23 خرداد 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به coopolpa می باشد